
پنجشنبه، مهر ۰۸، ۱۳۸۹
دور برگردان!
یکشنبه، مهر ۰۴، ۱۳۸۹
تغيير موج!!
جمعه، مهر ۰۲، ۱۳۸۹
سیاهِ صورتی!
یکشنبه، شهریور ۲۸، ۱۳۸۹
خودِ غیرخودیام
چهارشنبه، شهریور ۲۴، ۱۳۸۹
طبیعتِ مخمور!
.
ما را به «دردِ طبیعی» میمیرانند...!
سهشنبه، شهریور ۲۳، ۱۳۸۹
منهای من و منهای تو!
.
ما هنوز اندر خم «تو» ماندهایم..!
چهارشنبه، شهریور ۱۷، ۱۳۸۹
ما برای وصل کردن میگیریم!
دو نفر از سه آمرييکايی که سال قبل در ايران زندانی شده بودند گفتهاند قصد دارند پس از آزادی با يکديگر ازدواج کنند! از قرار معلوم آقای «شين بائر» با استفاده از رشتههای لباسش در درون سلول خود اقدام به ساخت حلقهی ازدواج نموده و در حين هواخوری در محوطهی زندان به خانم «سارا شورد» پيشنهاد ازدواج داده! اين وسط نفر سوم که نامش «جاش فتال» است سرش بیکلاه مانده و قرار شده که ساقدوش داماد باشد! همانطور که همهی ما میدانيم بحران کمبود شوهر بدجوری دامنگير کشورهای بيگانه شده و به همين دليل دور از ذهن نيست که تا چندوقت ديگر تمام دختران دمبخت و ترشيدهای که ساکن کشورهای بيگانه و مخصوصا آمريکا هستند به صورت فوجفوج و دستهدسته خواهان زندانی شدن در کشور ما باشند تا بختشان باز شود و بتوانند برای خودشان شوهری دست و پا کنند! حتی ما به مسوولين زندانها پيشنهاد میکنيم که يک سايتِ دوستيابی با نام «فِرِندوين!» را تاسيس نمايند و افرادی که خواهان باز شدن بختشان هستند در آن سايت ثبتنام نمايند! در ضمن ما از طريق همين تريبون از دستاندرکاران تقاضامنديم تا با آقای «شين بائر» که لباس زندان را که همانا جزو سرمايههای ملی محسوب میشوند را پارهپوره کرده تا با آن حلقه ازدواج بسازد برخورد شود و هم پول لباس را از ايشان بگيرند و هم حلقهی ساخته شده را وزن نموده و آن را با نرخ روز بازار طلا و جواهرات با وی محاسبه نمايند تا ايشان فکر نکند که زن گرفتن به همين راحتیهاست!! به هرحال ما هم برای اينکه به اين اجنبیها ثابت کنيم که انسانهای مهماندوست و با فرهنگی هستيم ازدواج اين دو قمری عاشق را تبريک میگوييم و از مسئولان تقاضا میکنيم که با اين سه نفر هم مثل ملوانان انگليسی برخورد شود و نه تنها به ايشان کت و شلوار و لباس عروسی بپوشانيم بلکه از مراجعذیصلاح خواهش میکنيم که جهيزيهی خانم «سارا شورد» را هم تهيه کنند و مهريهاش را هم بدهند تا فردا پس فردا نگويند که کادوی عروسیشان را هپلیهپو کردهايم! اميدواريم که اين افراد پس از مراجعت به کشورشان از ما بابت خوشبختیشان تشکر کنند و اگر فردا پس فردا با هم دعوايشان شد هی پای ما را وسط نکشند که مسبب اين وصلت بودهايم! ولی بين خودمان بماند، عجب سوژه باحالی نصيب فيلمسازان هالیوودی شد!!
وقتی كسی نوشتهای از من بخواند.....

من كيم؟ اينجا كجاست؟!
