وقتی غمگينم،سيگار میکشم...
وقتی خوشحالم، سيگار میکشم...
وقتی هيجانزدهام، سيگار میکشم...
وقتی خشمگينم، سيگار میکشم...
وقتی تنهايم، سيگار میکشم...
وقتی ميانِ جمعم، سيگار میکشم...
وقتی هستی، سيگار میکشم...
وقتی نيستی، سيگار میکشم...
انگار اين «سيگار» است که از رگِ گردن به من نزديکتر است!