ديديم كه چند وقتي است كه چشمه طنزمان به سبب برخي مشكلات پيش آمده در لايروبي و نيز به سببِ فشارات و نوسانات دوست ندارد كه بيايد و بجوشد و وقتي هم كه ميجوشد همچين اعصاب مصاب ندارد و بودار ميجوشد و كلا برخي از آقايان هم اين عقيده را دارند كه چشمه اي كه واسه اونا نجوشه بهتره كه سر سگ توش بجوشه(از نظر ايشان فرقي بين چشمه و ديگ نيست!) از همين رو تصميم گرفتيم كه اين هفته به جاي طنزگويي و هزل پراني كمي از چشمه هاي جوشان ديگر در وجودمان استفاده نموده و خوانندگان عزيز و بيكاري كه بنده را ميخوانند از اين چشمه ها سيراب و خيس شوند!(ايششه!)..پس بر آن شديم كه امروز شعر بسراييم تا شايد انشاله از عالم سياست و اوين دركه و اون طرفا كمي دورتر شويم و اصلا اگر خدا خواست در آينده نزديك به عنوان ترانه سرا خود را به بازار عرضه نماييم خدا رو چه ديدي!؟
بفرماييد چشمه ميل فرماييد!:
بفرماييد چشمه ميل فرماييد!:
گهي پشت به زين و گهي زين به پشت
همين زين ِ بر پشت ما را بكشت!
نديدم دمي پشت بر زين شود
كه تاول زده پشتم از زين و مشت
*****
من يار مهربانم دانا و خوش بيانم
لبخند زنم فراوان بر ريش مردمانم
من عالمانه گويم بر تو علاقه مندم
گر تو نمي پسندي اشكال نداره جانم!
*****
همين زين ِ بر پشت ما را بكشت!
نديدم دمي پشت بر زين شود
كه تاول زده پشتم از زين و مشت
*****
من يار مهربانم دانا و خوش بيانم
لبخند زنم فراوان بر ريش مردمانم
من عالمانه گويم بر تو علاقه مندم
گر تو نمي پسندي اشكال نداره جانم!
*****
بني آدم اعضاي يكديگرند
كه با چوب و باطوم به هم ميپرند
چو عضوي به درد آيد از ضربه ها
دگر عضو ها زود در مي روند!
*****
سراپا اگر زرد و پژمرده ايم
ز بالا و پايين كتك خورده ايم
چو تاريخ ايران لبِ كوزه ها
پر از عاشقان كلك خورده ايم!
*****
يارب اين نوگل خندان كه سپردي به منش
مي زنند توي سرش تا كه بندد دهنش
اين حسودان چمن همه مسلح شده اند
جون هركي دوست داري زود بيا وردار ببرش!
*****
چو ايران نباشد تن من مباد!؟؟
بخواب اي پدرجان! بذار باد بياد
ز بس رنج بردي در اين سال سي
نديدي عجم ها شدند پُر عِناد؟!
*****
ز نيرو بود مرد را راستي
نديدم جهاني بدين ماستي
كه با قلچماقان ِ باطوم به دست
زنند بر سرت بي كم و كاستي!
كه با چوب و باطوم به هم ميپرند
چو عضوي به درد آيد از ضربه ها
دگر عضو ها زود در مي روند!
*****
سراپا اگر زرد و پژمرده ايم
ز بالا و پايين كتك خورده ايم
چو تاريخ ايران لبِ كوزه ها
پر از عاشقان كلك خورده ايم!
*****
يارب اين نوگل خندان كه سپردي به منش
مي زنند توي سرش تا كه بندد دهنش
اين حسودان چمن همه مسلح شده اند
جون هركي دوست داري زود بيا وردار ببرش!
*****
چو ايران نباشد تن من مباد!؟؟
بخواب اي پدرجان! بذار باد بياد
ز بس رنج بردي در اين سال سي
نديدي عجم ها شدند پُر عِناد؟!
*****
ز نيرو بود مرد را راستي
نديدم جهاني بدين ماستي
كه با قلچماقان ِ باطوم به دست
زنند بر سرت بي كم و كاستي!
*****
من ملك بودم و فردوس برين جايم بود
آدم آورد در اين دير خراب آبادم
چند ساليست به دنبال حوا ميگردم
تا كه حق شوهرش را كفِ دست بگذارم!
*****
اي نامه كه ميروي به سويش
اول دو سه بار بزن تو گوشش
بعدش كه خرت ز پل بگذشت
از جانبِ من [...] تو روحش!
۴ نظر:
:))))
حالا خوبه چشمه ات خشك شده بود! :)))
با اینکه برای کامنت کذاشتن واقعا احتیاج به صبر جمیل داشتم ولی بسی از پسستتون لذت بردم:)
عالی بود عالی
الهی بگم چی نشی !!! سوسپانسیبل که انقدر من را حرص می دی 2000000000003 بار تلاش کردم به کام بزارم مگه شد !!!
خوب برداره من جمع کن این وضع را بیا بلاگت را موووووووووو کنیم به یه بلاگ بهتر حالا جهنم و ضرر بلاگفا دوست نداری برو به یه سمت و سوی دیگه !!! عجباااااا!!!!
مام پشتتتیم
تازهههه به پیشنهاد یووو توضیحات بلاگ را تغییر دادم !
ارسال یک نظر