در اين اواخر مُد شده بر روي پاكتهاي سيگار عكس ريه و پا و بواسير انسانهاي سيگاري را با غير سيگاري ها مقايسه و چاپ مي كنند تا عبرتي گردد براي سايرين.همچنين شركتِ دخانيات نيز با نصبِ بيلبوردهاي تبليغاتي در جاده هاي بياباني كشور ثابت نموده سلامتِ مردم از دودِ شب هم برايش واجب تر است ولي طبق آمار و ارقام نه تنها آن عكسها و اين بيلبوردها كمكي به كاهش جمعيتِ دودي ننموده بلكه خود عاملي گشته براي تبليغ و باعث شده جمعيت دودزا به صورت باينري رشد نمايند.به همين سبب ما هم بر آن شديم تا در مقاله اي اقدام به ريشه يابي اين معضل نموده و نيز پيشنهاداتي در جهت كاهش جماعتِ دودزا ارائه دهيم تا در صورت عملي شدن هيچ بني بشري سمتِ دخانيات و مخابرات نرود!
1-بنا بر اعتراف مسئولان و نيز تحقيقاتِ ميداني ما (حدفاصل ميدان آزادي)؛ ملتِ هميشه در دودِ ما مردماني خوشحال و شاداب هستند.اما از آنجايي كه مقياس اين شادماني بيشتر از استانداردهاي جهانيست همين نكته باعث ميشود تا خوشي زير دل ملت بزند و آنها نيز به دنبال مفري براي رهايي از آن گشته و در پي غم و نوستالژي باشند. پيرو اين نكات پيشنهاد ميشود كه جمله معروفِ "دخانيات عامل اصلي سرطان و براي سلامتي زيان آور است" را بدين صورت تغيير دهند: "دخانيات عامل اصلي خوشحالي و باعث طولاني شدن عمر ميشود!".در اين صورت دور از ذهن نيست كه مردم دودكش ما به سرعت سيگار را كنار گذاشته و براي كاهش عمرشان دست به خلاقيت و نوآوري خواهند زد كه اين يعني افزايش بهره وري و كاهش بيكاري!
2-راه حل دوم اينست كه رييس دولتِ وخت (تركيبي از بخت و وقت!) هرچه سريعتر اقدام به تاسيس وزارتخانه دخانيات نموده و از بين افرادي مانند علي آبادي‘محصولي و يا غيره(!)يك نفر را براي تصدي آن معرفي نمايد. شايد به نظر شما تاسيس وزارتخانه دخانيات به افزايش جمعيتِ سيگاري كمك كند اما اين برداشت كاملا اشتباه است زيرا افرادِ نامبرده در گذشته ثابت نموده اند هر وقت نهادي زير دستشان بوده بهره وري آنجا را به زير صفر رسانده و عملا آن را تركانده اند! (البته حسابِ آقاي محصولي تا حدي جداست زيرا ايشان بهره وري را به شدت بالا مي برند منتها از آن لحاظ و ايشان نيز از آنور بام مي افتند!). پس نتيجه ميگيريم كه وقتي مردم ميبينند وزارتخانه دخانيات را اين افراد ميچرخانند و عامل اصلي دخانيات ايشان هستند عمرا دست به سيگار نخواهند زد!
3-كافيست فقط يكبار جلساتِ لابي مجلس مخصوصا قسمتِ پشت و پسله اش را به صورت زنده به مردم نشان دهند.آن وقت است كه ملت ميفهمند سرنوشتشان به يك نخ سيگار بستگي دارد و به همين دليل از آن زده ميشوند!! (البته ماركِ سيگار هم در اين لابي ها نقشي به شدت تعيين كننده دارد!)
4- از آنجايي كه پس از تشبيه شدن برادر لنكراني به هلو توسط رييس دولتِ وخت(تركيبي از بخت و وقت!) بازار خريد و فروش هلو به شدت دچار ركود شد و مردم اين ميوه را از سبد غذايي خود حذف نمودند پيشنهاد ميشود رييس دولتِ وخت(تركيبي از بخت و وقت!) در اقدامي كاملا سمپاتيك(!) وزرا و افرادِ حلقه اش را به انواع سيگار تشبيه نمايد بدين صورت كه مثلا شمقدري را سيگار" 57" و يا مشايي را سيگار "زر" بنامد!.كاملا مبرهن است در صورتي كه اين نامگذاري عملي شود جامعه سيگاري و حتي غير سيگاري(!) به سرعت سيگارهايشان را از پنجره به بيرون پرتاب نموده و كلا قيدِ دود و امثالهم را خواهند زد!
_____
1-بنا بر اعتراف مسئولان و نيز تحقيقاتِ ميداني ما (حدفاصل ميدان آزادي)؛ ملتِ هميشه در دودِ ما مردماني خوشحال و شاداب هستند.اما از آنجايي كه مقياس اين شادماني بيشتر از استانداردهاي جهانيست همين نكته باعث ميشود تا خوشي زير دل ملت بزند و آنها نيز به دنبال مفري براي رهايي از آن گشته و در پي غم و نوستالژي باشند. پيرو اين نكات پيشنهاد ميشود كه جمله معروفِ "دخانيات عامل اصلي سرطان و براي سلامتي زيان آور است" را بدين صورت تغيير دهند: "دخانيات عامل اصلي خوشحالي و باعث طولاني شدن عمر ميشود!".در اين صورت دور از ذهن نيست كه مردم دودكش ما به سرعت سيگار را كنار گذاشته و براي كاهش عمرشان دست به خلاقيت و نوآوري خواهند زد كه اين يعني افزايش بهره وري و كاهش بيكاري!
2-راه حل دوم اينست كه رييس دولتِ وخت (تركيبي از بخت و وقت!) هرچه سريعتر اقدام به تاسيس وزارتخانه دخانيات نموده و از بين افرادي مانند علي آبادي‘محصولي و يا غيره(!)يك نفر را براي تصدي آن معرفي نمايد. شايد به نظر شما تاسيس وزارتخانه دخانيات به افزايش جمعيتِ سيگاري كمك كند اما اين برداشت كاملا اشتباه است زيرا افرادِ نامبرده در گذشته ثابت نموده اند هر وقت نهادي زير دستشان بوده بهره وري آنجا را به زير صفر رسانده و عملا آن را تركانده اند! (البته حسابِ آقاي محصولي تا حدي جداست زيرا ايشان بهره وري را به شدت بالا مي برند منتها از آن لحاظ و ايشان نيز از آنور بام مي افتند!). پس نتيجه ميگيريم كه وقتي مردم ميبينند وزارتخانه دخانيات را اين افراد ميچرخانند و عامل اصلي دخانيات ايشان هستند عمرا دست به سيگار نخواهند زد!
3-كافيست فقط يكبار جلساتِ لابي مجلس مخصوصا قسمتِ پشت و پسله اش را به صورت زنده به مردم نشان دهند.آن وقت است كه ملت ميفهمند سرنوشتشان به يك نخ سيگار بستگي دارد و به همين دليل از آن زده ميشوند!! (البته ماركِ سيگار هم در اين لابي ها نقشي به شدت تعيين كننده دارد!)
4- از آنجايي كه پس از تشبيه شدن برادر لنكراني به هلو توسط رييس دولتِ وخت(تركيبي از بخت و وقت!) بازار خريد و فروش هلو به شدت دچار ركود شد و مردم اين ميوه را از سبد غذايي خود حذف نمودند پيشنهاد ميشود رييس دولتِ وخت(تركيبي از بخت و وقت!) در اقدامي كاملا سمپاتيك(!) وزرا و افرادِ حلقه اش را به انواع سيگار تشبيه نمايد بدين صورت كه مثلا شمقدري را سيگار" 57" و يا مشايي را سيگار "زر" بنامد!.كاملا مبرهن است در صورتي كه اين نامگذاري عملي شود جامعه سيگاري و حتي غير سيگاري(!) به سرعت سيگارهايشان را از پنجره به بيرون پرتاب نموده و كلا قيدِ دود و امثالهم را خواهند زد!
_____
پس نوشت: كاملا واضح است كه مسئولين با كليه مفاد اين مقاله مخالفت خواهند نمود زيرا به تجربه ثابت شده است در صورتي كه مردم از سيگار كشيدن دست بردارند در عوض به پسته خوردن روي خواهند آورد و اين حركت نه تنها به صلاح مملكت ما و مخصوصا روسيه نيست بلكه اقدام به پسته خوردن هم خودش حركتي است بس سياسي و در حمايت از يك جناح خاص!!
پس و پيش نوشت: چند ماه بعد يكي از وزراي كابينه با استفاده از اين مقاله توانست دكترايش را بگيرد!. حالا به ما چي رسيد؟! همان دودِ سيگارهاي بندِ آخر در چشممان به ما رسيد خلاص!
پس و پيش نوشت: چند ماه بعد يكي از وزراي كابينه با استفاده از اين مقاله توانست دكترايش را بگيرد!. حالا به ما چي رسيد؟! همان دودِ سيگارهاي بندِ آخر در چشممان به ما رسيد خلاص!
۳۵ نظر:
یه سوال داشتم. ما وبلاگمون بلاگره. اما من تا الآن فکر میکردم بلاگر ویرگول نداره! اما الآن دیدم که شما از ویرگول استفاده کردین. میشه بگین ویرگول از کجا آوردین؟:دی منم میخوام:((
اون پاراگراف اول خداااااااااااا بود حسن!! :))))
هوس سيگار كردم! :))
جالب بود.
بسی فیض بردیم.
حالا دیگه وقت کشیدن یه پاکت سیگاره
جيدا جيدا با جنابان ناشناس و ردك موافقم! اين مطلب شما ادم را قلقلك ميدهد تا سيگار چاق كند!
ميردهقان
پیشنهادات کارسازی داده اید...اگر به مقامات ذیصلاح بدهید،می زند روی دست اتاق امن محرابیان!...پست خیلی خوبی بود.سرشار از ظرائف زبانی(تحقیقات میدانی-میدان آزادی ،دولت وخت و غیره...همه بندهایش خوب بود.از دومی هم خیلی خوشم آمد.
من هيچوقت نميفهميدم چرا مردم سيگار ميكشن اما اين نوشته رو كه خوندم علتشو فهميدم
لطفا وختش رو زیاد کنید! حسن آقا گفتی سیگار داغمو تازه کردی! یه بار چهارتا برنامه 70-90 خطی نوشته بودم یه نفر گفت بده یه نگاه بندازم برد نمره گرفت! استاد هم ازش نپرسید از کجا آوردی! به منم گفت برنامه های فلانی رو گرفتی به من نشون میدی!
کیفش رو اون نادوست وخت برد Spaceاش تو چشم ما رفت!
به نظرم راه حل شماره چهر خیلی جالب بود کلا خوندن این پست با کشیدن یه نخ سیگار خیلی حال داد
شوخی کردم بابا من سیگاری نیستم
-در جواب خانومي:
از u!..يعني از حرف u!..من تو مايكروسافت ورد تايپ ميكنم بعد كپي ميكنم اينجا..پس متنم ميرگولش خوب بود!
-در جواب بي بي گل:
ما در محضر شما تلمذ ميكنيم استاد
-در جواب هويج:
اون دنيا سر پل صراط يخه اشو بگير!
-در جواب بابا لنگ دراز:
ايشالا ميشي!
از آنجا که اصولا مردم شکر می خورند اگر بخواهند حرکت ایذایی کنند، در صورت تحریم سیگار هم سودش به جیب شکرفروش می رود که خودیست.
هما بی فیلتر ندارید؟
;-)
به این رحیمی می خوره نه؟
-در جواب مايكرافت:
البته قبلا خدمت بازار شكر رسيدند اساسي!
-در جواب مهندس پنگول:
اسمشو نبر!...البته رحيمي رو نميگما !
من که هروقت این عکس ریه هارو میبینم واقعا اعصابم خوردمیشه و یه سیگار روشن میکنم :دی
سلام
خدا از اعماق وجودت بشنود!
بايد از شما به خاطر اين نوع مبارزه با مواد مخدر تشكر نمود ايول
اصن این فرهنگستان فارسی بیاد به جای کلمه سیگار از احمدی نژاد استفاده کنه و مارکاشم عوض بشه بزارن کردان،محصولی،کامران دانشجو و الی اخر حتمن حتمن سیگاریا ترک میکنن و بقیه هم دنبالش نمیرن.
میدونم خوب نیست زیاد به نوشته هام وابسته باشم ولی یه حس خاصی نسبت بهشون دارم!
وبلاگ هم برای اینکه مشت محکمی به دهان من زده باشه از این بازی زیاد درمیاره!
-در جواب آرش فرهنگ پژوه:
سلام...ميشنوه ايشالا!
-در جواب ناشناس:
حالا خدا كنه تاثير گذار باشه!
-در جواب روشنك:
لطفا يكم يواشتر!..ما خودمون كم مميزي داريم شما هم آتيششو زياد كن هي! :)
سيگار 57 ديگه چيه!!؟
سلام؛
در ابتداي يك زندگي مشترك دانستن مسائلي و انجام دادن كارهايي زندگي را زيباتر مي كند که اگر همة ما انسانها از ابتدا شروع هر كاري، عوامل سعادت و پويايي آن را شناخته و به كار ببنديم هرگز در گذر زمان گرفتار ناملايمات و شكستها نخواهيم شد، و به نظر يكي از بزنگاههاي مهم تربيتي همين شناخت است.
1. بهره مندي از بينشي روشن و بصيرتي آسماني است.
2. با همسرتان با مهرباني و صداقت صحبت كنيد.
3. نقش يك الگو را بازي كنيد و با همسرتان همان طور رفتار كنيد كه دوست داريد با شما رفتار شود.
4. زوجين بايد در برخورد با رفتار ناشايست همسرشان صرفاً همان عمل را تقبيح نمايند نه كل وجود را.
5. در مورد كارهاي خوب همسرتان اظهار نظر كنيد
6. كلامي كه ما در ارتباط با ديگران به زبان مي آوريم، بسيار بيشتر از آنچه تصور مي كنيم داراي پيام و معنا هستند، حجم و آهنگ صدا، نوع نگاه كردن، وضعيت ايستادن و حتي نفس كشيدن ها، همگي به شنونده كمك مي كند تا كلمات ما را تفسير كند و پيام آنرا دريابد. بنابراين اگر چه ممكن است ناخود آگاه مراقب اين موارد در هنگام ارسال پيام خود نباشيم، اما بايد توجه داشته باشيم كه به هر حال شيوة دريافت و استنباط يك سخن دقيقاً به شيوة ابراز آن برمي گردد. از اين روست كه بسيار اتفاق مي افتد كه يك پيام به آساني، مغاير با منظور ما دريافت مي شود. گفتار فقط«7 الي 24» درصد از كل پيام ما را تشكيل مي دهد.
7. از وضعيت روحي همسرتان درك درستي داشته باشيد و متناسب با آن رفتار كنيد.
8. در رابطة با برآوردن توقعات، آنچه مهم است چگونگي خواستن است. (نحوة بيان ما، از لحن آمرانه و دستور به دور باشد و جمله ها، بياني گرم و زباني صميمي داشته باشد.)
9. گوش دادن يكي از دشوارترين رفتارهايي است كه انسان بدان احتياج دارد. مي توان يكي از لوازم زندگي مشترك شيرين را«هنر گوش دادن» دانست و فراگيري آن ضروري است.
10. از كاه، كوه نسازيد و مسايل را بزرگ نكنيد.
11. به همسرتان اجازه دهيد بعضي مواقع با خودش تنها باشد.
12- ...
بسیار عالی بود دستت طلا
من حاضرم اين پيشنهادات شما را به مسئولين آلمان منتقل كنم تا اجرا كنن
آفرين
سلام. می دونین دلیل اینکه با وجود اینکه (احساس می کنم تا اینجای جملم مشکل دستوری داشت!) عکس کبد و جیگر خراب و درب و داغون رو جلد کار می کنن ولی مصرف سیگار بالا میره چیه؟ اینه که طرف می خواد یه سیگار بکشه وقتی این عکس ها رو می بینه انقدر اعصابش خورد میشه که برای تمدد اعصاب مجبوره دو تا سیگار بکشه!! همه ی اینا یه کلک هوشمندانه هست! راه حل دوم خیلی خوبه. مخصوصا اینکه علی آبادی بدجوری رو دستشون باد کرده! راه حل چهار هم بد نیست. حالا که تا اینجا اومدم حیفم میاد پست پایینی رو دوبار نخونم! دوباره حال کردم! موفق باشید جناب آمیب. من آپ کردم.
خیلی جالب بود فقط نمی دانم چرا قریب به دو ساعته دارم سعی می کنم تو این مکان یک کلیلک کنم که بتونم نظر بدم. ولی خب به هر حال مهم اینه که الان تونستم D:
دیگه اینکه اجازه بلینکم!؟
-در جواب مونا:
والا يه نوع سيگاره كه خيلي خز و خيله!..چي بگم آخه!؟
-در جواب پناهنده:
فقط مواظب باشين خودتونو ديپورت نكنن!
-در جواب محمد سفري:
ايول...خوندم مطلبوتونو ولي هركاري كردم نتونستم براتون نظر بذارم و بلاگفا بازي دراورد
-در جواب ترانه:
خواهش ميكنم..كلا سيستم نظر دهي بلاگ اسپات خيلي مزخرفه
مفرح گشتیم(:
پیشنهادات را ارائه بدین استقبال می شه
هرچه تلاش کردم هویت بزارم این سیستم نظر دهی بدتر شاخ به شاخ شد
صفورا
مقاله تو ثبت کن تا چند نفر دیگه باهاش دکترا نگرفتن :))
خیلی خوب بود..نویسا باشی
كيف داد
چون دود داشت كيف داد!
یه راه و جا انداختی
اونم چاپ عکس بعضی از نامداران روی باکت سیگار!!!
یه راه و جا انداختی
اونم چاپ عکس بعضی از نامداران روی باکت سیگار!!!
سلام دوست عزيز با اقدام صادقانه ي تاسيس وزارت دخانيات موافقم. بوي رياکاري بيشتر از بوي سيگار حالم و بد مي کنه!
نمی شد واسش نظر نذارم ، عالی بود جناب غلامعلی فرد. نمی دونم ولی مجبورم این رو هم بذارم تو پیوند های روزانه ام ، اگه این جوری پیش بره من وبلاگم رو جمع می کنم کلهم اجمعین توش آدرس سایت شما رو می نویسم.
ارسال یک نظر