دوشنبه، شهریور ۳۰، ۱۳۸۸

سوزنبان و كبك


سوزن بان،

علامتش را داد...

صدای جیغ ِ بنفش ِ سوتِ قطار،

گوش ها را خراشید...

منظرۀ ایستگاه،با تمامِ طول ِ مسیر،

تفاوتی شگرف داشت...

از صدایی،فریادی برخاست؛

ایستگاهِ آخر،ایستگاهِ آخر!...

همه پیاده شدند،جز کبک،

که به دنبال ِ برف،برای فرار از صدای

سوت و سوزن بان و

نور ِ ایستگاه وغوغای مردم بود!..

قطار پس از لَختی،رحیل ِ سفر را نواخت،

سوت دوباره جیغ ِ بنفش ِ کَر کننده اش را تکرار کرد،

تصویر زیبای ایستگاه،پنجره های قاب مانندِ قطار را

یکی پس از دیگری،به آرامی طی می کرد..

و کبک

همچنان پی ِ برف در کوپه ها می گشت،

تا از صدا و نور،بگریزد!..

قطار در مسیری واهی،به سمتِ افق پیش می رفت..

اثری از سوزنبان نبود،

سوت،سکوتی کَر کننده داشت،انگار تا سالها نمی خواست جیغ بکشد،

منظرۀ زیبای ایستگاه،جایش را به بیابانی برهوت داده بود،...

و کبک،

وحشتزده از این سکوت،

پی ِ برف می گشت!..

قطار،پیر بود و فرسوده،

مسیرش به سمتِ قبرستان ِ قطارها در کویرِ لوت بود...

کبک ِ از ایستگاه جا مانده،پی ِ برف،آسیمه بود...

ای کاش صداها را می شنید،

ای کاش نورها را می دید...

این افکار، کبک را می ترساند،

پس در واگن ها، پی ِ برف می دوید...

قطار،بدون ِ سوت و سوزنبان،

به قبرستان رسید و مُرد...

کبک چاره ای جز پیاده شدن نداشت،

دیگر برف نمی خواست،...

فرصت می خواست،...

اما......

چشمان ِ بی رمق و خسته اش را به سختی گشود......

آخرین تصویری که دید،این بود؛...

یک کفتار

و یک لاشخور

بر سر ِ او،

با هم می جنگیدند!!!...............................

۲۴ نظر:

زبل خان گفت...

چون سنوات گذشته عالی بید..موفق باشید...

دختر جاده گفت...

بسی وحشت زده شدیم....

هویج گفت...

و جفت او که هنوز پی برف می گشت!

سعيد گفت...

از طنز نوشتن به تلخ نوشتن رسيدين!؟؟

نویسنده مهمان گفت...

بهترین تصمیم در بهترین زمان ممکن

چقدر دوست دارم این اتفاق برام بیفته این روزا .
از سرنوشت کبک می تریم

نویسنده مهمان گفت...

* می ترسم

امینه گفت...

این روزا همه غمگین می نویسن...چرا؟

ماه ناز گفت...

چقدر سياه_______
چقدر تصوير مخوفه -----

Hassan Gholamalifard گفت...

-در جواب سعيد:
زياد با هم فرقي ندارن!!

-در جواب مهندس پنگول:
به قول دوستم فرزاد(مرد مختصر) اينروزها از نيچه درونم ميترسم!

-در جواب امينه:
شايد مُد شده..شايد هم همه خودشونن اينروزها

ناشناس گفت...

خوب شد كه طنز نذاشتيد.استاد مشكاتيان هم رفت

ميردهقان

آرش فرهنگ پژوه گفت...

سلام
بسیار جالب بود
موفق و موید باشید

ناشناس گفت...

مثل اينكه تو اين وبلاگ همه چيز پيدا ميشه

رها گفت...

کبک نامرد همش به دنبال فراره!!همش فرار رو بر قرار ترجیح میده ازش بدم میاد خیلی زیاد ازش بدم میاد همون بهتر که کفترها و لاشخورها بخورنش این ادم فروش خودفروش مزدورو[عصبانی]خوب نوشتید دوست من طبق معمول!

یه آدم معمولی 2 گفت...

چه خفن بـــــــــود!

من ترسیدم :(

خانومی گفت...

خیلی قشنگ بود. خودتون گفتید؟

ثلج گفت...

چه قدر تلخ بود. قطار زندگی و عمر ما که توی اون قطار داره میره طرف قبرستان و ما مثل کبکی دنبال یه راه فرار ، غافل از این که تو این لعنت خونه چیزی جز مرگ و سیاهی پیدا نمیشه. کوپه ها و واگن های عین هم ، همش سراسیمه از اینجا به اونجا و در آخر کفتاری که ...
ولی مرگ رو مثل کفتار نمی بینم. مطوئن باشین روشن تر از این حرف هاست.
راستی خوشحال میشم در مورد داستان دنباله دار تو وبلاگم نظر بدین.

Hassan Gholamalifard گفت...

-در جواب آقاي ميردهقان:
روحشون شاد

-در جواب رها:
خودتونو كنترل كنين!..حرص نخورين!

-در جواب خانومي:
ممنون..بله

زروان ازلی گفت...

سلام
چیزی که خیلی قوی بود تصویر سازی در این نوشته بود.از تصویر سازی نوشته تان خیلی خوشم آمد.گر چه پایانش را نپسندیدم.
موفق باشید

ناشناس گفت...

طنز لطفا

رها گفت...

اخه شما هم خفن ارادت خاصی به این کبک بی چشم و رو دارید!1 پست دیگه تون هم در مورد همین پرنده ی خود فریب بود!!

رها گفت...

در ضمن !خوشحال می شم اگه به منم یه سری بزنید!!می شه گفت از آپ گذشتم همش به ساعتم!!!

amin گفت...

کمی بخند برادر...


تست محمود شناسی

1-به نظر شما دماغ محمود احمدی نژاد نماد چیست؟
الف-توسعه
ب-شکوفایی
ج-زیبایی
د-اجداد تکاملی انسانها

2-به نظر شما پاسخ محمود به این سوال چیست: "با چه انگیزه ای زنده ای؟"
الف-بگم...بگم..؟
ب-به عشق رحیم مشایی
ج-برای عیرت سایرین
د-برای رقابت با دی کاپریو

3-به نظر شما اگر محمود کتابی تالیف کند عنوان آن چه خواهد بود؟
الف-جوجه اردک زشت
ب-بینوایان
ج-چراغها را من نابود کردم
د-منشا انواع (داروین)

4-به نظر شما چرا محمود ریش خود را کوتاه نمیکند؟
الف-آقاشون اجازه نمیدن
ب-همچنان توسعه و تکامل
ج-برای ریشه کن کردن فقر و گرسنگی (برای شپش ها)
د-سعی کرده ولی نتونست.یعنی ژیلت نتونست.

5-به نظر شما کدام ضرب المثل در مورد محمود صدق نمیکند؟
الف-موش تو سوراخ نمیزفت جارو به دمش می بست
ب-میمون هر چه زشت تر ناز و اداش بیشتر
ج-همه رو برق میگیره ما رو چراغ نفتی...
د-هیچ کدام!

6-کدام یک به محمود شبیه تر است؟
الف-نشادر توی ...
ب-موجودی در چمن
ج-نمک در نمکدان
د-لنگه کفش در بیابان (برای اصولگرایان)

7-رابطه محمود با آقامون مانند رابطه ... است با ...
الف-کارگر و صاحب کار
ب-بمب و چاشنی
ج-همان ... و ....!
د-دیو و دلبر

منورالفکر گفت...

:_(

منيژه گفت...

سلام دوست عزيز
چقدر زيبا و تاسف بار بود

وقتی كسی نوشته‌ای از من بخواند.....

وقتی كسی نوشته‌ای از من بخواند.....

من كيم؟ اينجا كجاست؟!