دوشنبه، مرداد ۲۱، ۱۳۸۷

المپيك در ايران به سال دوهزارو شونصد!

به سلامتي رقابتهاي المپيك هم شروع شد و اكثر قريب به اتفاق ورزشكاران ما از دور رقابتها حذف و باعث شدند كه ما به ايراني بودنمان مفتخر باشيم كما في السابق!.احتمالا شما هم مثل افرادِ قليلي(حدود دو ميليارد نفر!)شاهد افتتاحيهء آن بوديد.البته نمي دانم افرادي كه در كشورهاي ديگر شاهد اين مراسم بودند هم مثل ما تصاوير را تكه و پاره و قاطي پاطي مي ديدند و يا اصلا صدا و سيمايشان هركي هركي بوده و مراسم را كامل ديده اند بدون اينكه هيچ نظارتي صورت گيرد(خدا به دور!).به هر صورت افتتاحيهء اين بازي ها كه فقط تا حدي زيبا و جالب بود(ما بهترشو مي توانيم!) بنده را قلقلك داد كه پيشبيني كنم اگر در كشور ما اين رويداد صورت بگيرد(كور خوندي!مگه اينكه از رو جنازه من رد شي تا ازين قرطي بازيا راه بندازي!)(جمله داخل پرانتز قبلي را يك كسي گفت كه نفهميدم كي بود و از كجا بود!) به چه صورت برگزار ميشد!:....1-زماني كه ميزباني كشور ما اعلام مي شد (12 سال قبل از تاريخ موعود!)،كلنگِ تاسيس دهكدهء المپيك و ورزشگاه ها در تهران زده مي شود.(مگه غير از تهران جاي ديگه اي هم ميشه؟!) و اعلام ميشود كه تا 5 سال آينده آمادهء بهره برداري خواهد بود!...2-نيروهاي امنيتي پليس و ارتش و سپاه شروع به تمرين و انجام مانورهاي مختلف كرده و گشت هاي ارشاد فعاليت خود را تشديد مي كنند!!،و نيز مانورهاي آزمايش موشكي در قسمت هاي مرزي انجام ميگيرد!...3-در اين مرحله ديگر كسي به المپيك فكر نمي كند و هر كسي سرگرم كار خودش است.(سكوت كامل خبري!)...4-يك ماه مانده به افتتاح بازي هاي المپيك ناگهان همه ياد آن ميافتند و شروع به فعاليت مي كنند(به دليل اخطار هاي مكرر كميتهء بين المللي المپيك!)...5-برنامهء حمل مشعل پس از كش و قوس فراوان مشخص شده و قرار مي شود كه مشعل از كشورهاي لبنان،افغانستان،عراق،سوريه،فلسطين،روسيه،جزاير سليمان،ونزوئلا،كوبا،زيمبابوه،مالديو و در آخر مقرِّ آژانس انرژي اتمي!عبور كند!(تعجب نكنيد كه نام ايران كه ميزبان است به چشم نمي خورد،آخه ما عِندِ مراميم و پايبندِ سنَّت!،اگر دقت فرماييد نام كشورهاي خصم را در ليست نياورديم تا يك جايشان بسوزد!)....6-يك هفته مانده به آغاز بازيها،نيروي انتظامي تَني چند از افرادِ اراذل و اوباش را دستگيرنموده و اعلام مي كند كه اين افراد در جهت ارتقاي امنيت بازي هاي المپيك دستگير شده و همگي سابقهء كيفري داشتند!...7-جنگ بر سر اينكه چه كسي پرچم ايران را حمل كند بالا مي گيرد و مخالفت ها با حمل پرچم توسط يك زن يا يك مرد شروع مي شود!!...8-دقيقا همان ساعتي كه قرار است بازي ها افتتاح شود و تماشاگران بليط در دست و دوربين هاي تي وي هاي خارجي هم ضبط را شروع كرده اند،از طريق مسئولان اعلام ميشود كه دهكدهء المپيك هنوز آمادگي ميزباني رقابت ها را ندارد و چون تنها 1% از كارِ ساختِ پروژه به دست متخصصان ايراني پيش رفته،يعني فقط همان كلنگش خورده(!) و الباقي كار نياز به يك بازهء زماني 5 الي 50 ساله دارد،پس محل افتتاح بازي ها به استاديوم آزادي منتقل ميشود!...9-مراسم افتتاحيه با يك تاخير ده ساعته در ورزشگاه آزادي آغاز مي گردد!...10-ورود زنان به ورزشگاه اكيدا ممنوع است!!...11-به دليل پاره اي از ناهماهنگي ها،باز هم در مراسم يك تاخير چند ساعته به وجود ميايد،زيرا در همان تاريخ داربي تيم هاي پرسپوليس و استقلال در استاديوم آزادي برگزار مي شده كمي زمان ميبرد تا بازيكنان جول و پلاس خود را جمع كنند و بازي را نيمه كاره رها كنند!،البته قطعا تماشاگران از استاديوم خارج نمي شوند....12-تماشاگران خارجي كه مدتها پيش بليط رزرو كرده بودند(شوخي مي كني؟!رزرو؟!اونم اينجا؟!اين خارجيا خيلي اَبلَهَنا!)،بيرون استاديوم معطل گشته و اجازهء ورود به سكّوها را پيدا نمي كنند،بالاخره هر استاديومي قانون خودش را دارد و تماشاگراني كه خواهان بليط هستند بايد صف بايستند!...13-به دليل لغو مجوّز افتتاحيه توسط وزارتِ ارشادِ وقت،باز هم تاخير به وجود ميايد!!...14-تماشاگران تا نزديكي دايرهء مركز زمين چمن نشسته اند و در استاديوم جاي سوزن انداختن نيست.قابل ذكر است كه اكثر تماشاگران بيرون استاديوم پشت درهاي بسته معطل مانده اند و بايد از طريق راديو مراسم را بشنوند!!...15-به دليل تاخيراتِ به وجود آمده و ازدحام زياد،اعلام ميشود كه پاره اي از برنامه هاي نمايشي و تداركاتي كنسل ميشوند!...16-به عنوان افتتاح مراسم يك قاري بين المللي قرآن تلاوت ميكند...17-مجري مراسم جواد خياباني است كه پس از سلام و احوالپرسي با حضّار،آنها را به ديدن برنامه ها دعوت مي كند،لازم به ذكر است كه اين برنامه از طريق رسانهء ملي به صورت زنده و فقط با 15 دقيقه تاخير پخش ميشود تا خدايي نكرده مفسده اي پيش نيايد!...18-10 الي 15 نفر بچه دبستاني با كت و شلوار و موهاي از بغل شانه شده،سرود اي ايران را مي خوانند و مي روند....19-3نفر پسر 7 الي 8 ساله و 2 نفر دختر 4 الي 5 ساله با لباس هاي محلّي وارد استاديوم ميشوند و هر كدام به صورتِ جداگانه و با كمكي كه جواد براي نگه داشتن ميكروفون به آنها مي دهد يك شعر مي خوانند مثل يه روز يه بچه موشه يا بچه زرنگش خوبه و حسني نگو بلا بگو و غيره!...20-يك نفر وسط ميدان كفتر بازي ميكند!...21-سخنراني رييس جمهور وقتِ آن دوره و بياناتِ پاره اي اقداماتِ در حال بررسي در سفرهاي استاني و متهم كردن دولت هاي قبلي به كارشكني عليه المپيك و نيز كوبيدن مشت بردهان استكبار و دوم خرداد! و همين طور گفتن اين جملهء تاريخي كه ملت ما شادترين ملت دنيا هستند و المپيك ميراث ملي و معنوي ايرانيان است!...22-اجراي ترانه توسط احسان خواجه اميري و عليرضا افتخاري و محمد اصفهاني به صورت يك در ميان بين آيتم ها!...23-دعوت از بازيگران و فوتباليست ها به صورت يك در ميان بين آيتم ها!...24-اجراي عملياتِ ژانگولر و اجراي حركاتِ محيرالعقول از قبيل سينه خيز و كلاغ پر و من قلاب ميگيرم تو بورو بالا و بالاعكس!...25-ورودِ كابينهء دولتِ وقت به زمين و دويدن كنار صندلي به همراه آهنگ به صورتي كه وقتي موزيك قطع شود بايد وزرا بنشينند كه اين وسط يكي زياد ميايد و بايد بدون انجام مصاحبه هاي جنجالي زمين را ترك كند و يك نفر جديد به جاي او وارد زمين شود.اين حركت ادامه پيدا مي كند تا تمام كابينه ترميم شود!...26-سخنراني سخنران دولت وقت(خيلي سرش شلوغه ها!) و خواندن تكذيبيه هاي مختلف در مورد شايعاتِ به وجود آمده پيرامون المپيك و غيره و سپس در برخي موارد تكذيبِ تكذيبيه ها!!...27خواندن بيانيه هاي اشخاص مهم....28-سخراني رييس سازمان ورزش...29-سخنراني معاون رييس سازمان ورزش...30-سخنراني آبدارچي سازمان ورزش!...31-سخنراني هاي جداگانهء روئساي فدراسيون هاي مختلف!...32-سخنراني رييس سازمان صدا و سيما...33-سخنراني رييس مجلس آن زمان...34-سخنراني يك مسئول پيرامون نحوهء آموزش سرودِ ملي خواني و نيز نحوهء قرار دادن دست بر روي سينه يعني همان جايي كه قلب قرار دارد و اينكه اين هم ميراثي ايرانيست!...35-تمامي سخنراني ها از جملات حماسي و اشعاري و تشكري و امتناني تشكيل شده...36-ورودِ نمادين نيروي انتظامي به استاديوم و قرق كردن آن...37شروع حركاتِ نمايشي اي كه نشان دهندهء قدمتِ تاريخي ايران است و تاريخ ايران را از سي سال پيش به اين طرف نشان ميدهد به كارگرداني بهروز افخمي!...38-به دليل اختلاف سليقه اي كه بين مسئولان برگزار كنندهء مراسم پيش ميايد براي مدتي تاخير به وجود آمده و همه چيز لِنگ در هوا ميماند.(اختلاف سر اين موضوع است كه آتش نماد شيطان است و نبايد روشن شود!)39-به دليل گُم شدن مشعل و ناهماهنگي هاي به وجود آمده،مشعل اصلي را با فندكِ رييس سازمان ورزش روشن مي كنند!...40-مراسم آتش بازي در برج ميلاد آغاز مي گردد!..41-هنگام رژهء ورزشكاران،از ورودِ اسراعيل جلوگيري ميگردد و تمام مسابقاتِ آنها بدون برگزاري و حضور رقيب انجام ميگردد.(چه كاري بود؟!خب بهشون ويزا نمي دادين!)...42-رييس سازمان گردشگري آن زمان ميرود پشت تريبون و اعلام مي كند كه ما مردم اسراعيل را عاشقانه دوست مي داريم!!!...43-كاروان ورزشي آمريكا از طرفِ تماشاگرنماها(!) به شدّت تشويق مي شوند ولي در تلويزيون هيچ صدايي پخش نمي شود و فقط صداي مجري شنيده خواهد شد!!...44-مسابقات آغاز ميگردد ولي به دليل آماده نبودن امكانات،تمامي مسابقات در رشته هاي مختلف در همان استاديوم آزادي برگزار ميگردد،از جمله شنا و سواركاري و كشتي و جودو و تير اندازي و رالي و هر چه رشته هست كلا!...45-تداخل مسابقات و برخورد و تصادفِ ورزشكاران با همديگر،مثلا برخوردِ ديسكِ پرتاب كنندهء سوئدي به سَر شناگر استرالييايي و يا پاره كردن توپِ بسكتباليست ها توسط كُشتي گيران كه مي گويند اينقد توپتونو اينجا نندازيد! و يا وارد شدن چوبِ گلف به نشيمنگاهِ ژيمناستِ روسي و مواردِ ديگر...46-كليهء مسابقاتِ زنان به سالن سرپوشيدهء آزادي منتقل مي شود بدون حضور مردان كه همين امر اعتراض مربيان مردي كه زنان را آموزش مي دهند بر مي انگيزد...47-حذف شدن تمام ورزشكاران ايراني اعم از33 مرد و 3 زن در همان مراحل اوليه!...48-اِشكال در پخش سرود ملي كشورها!...49-جدول توزيع مدال ها در آخرين روز:چين 859 طلا،731 نقره،602 برنز.آمريكا 800 طلا،700نقره،600 برنز.روسيه 781 طلا،181 نقره،501 برنز و ايران نيز با كسبِ يك مقام يازدهمي از كُشتي نيز يكي مانده به آخر و بالاتر از جزاير سليمان كه فقط با يك شركت كننده شركت كرده بود قرار خواهد گرفت!!...50-تمام ايراني ها از داوري شاكي بوده و دست به دامن برنامهء 90 ميشوند!...51-لازم به ذكر است كه اكثر ورزشكاران ما به دليل بروزِ بيماريهاي ناگهاني و عجيب و غريب از مسابقات كناره گيري مي كنند كه به حضور هيچ كشوري ربط ندارد و همينطور به تبليغاتِ بازرگاني!!...52-در روز اختتاميه همان مسائل افتتاحيه تكرار ميشوند البته با تاخيرات بيشتر و برنامه هاي كمتر(يعني همان مجري و همان خواننده ها و همان ها كلا!)،(آقا تحريميم،پول مُفت كه نداريم!)...53-نامهء رييس سازمان ورزش قرائت ميشود به اين مضمون كه ما اصلا به نتيجه فكر نمي كرديم!(احتمالا هيچكدام از مسئولان رده بالاي مملكتي در اختتاميه حضور نخواهند داشت!...54-تمامي ورزشكاران خارجي براي پرواز به كشور خودشان با مشكلاتِ پروازي و تاخيرهاي چندين ساعتي روبرو مي گردند و با كمبود هواپيماي سي130 مواجه ميشوند!!...55-از ورزشكاران و همراهان آنها انگشت نگاري انجام ميشود!(بله!،خودم مي دونم كه اين كار را بايد هنگام ورود به كشور انجام داد و نه هنگام خروج،ولي ما با همه جا فرق داريم داداش!!)...56-طي مراسمي به ورزشكاران حاضر در المپيك كه مقام آورده اند(يعني همان يك نفر كه يازدهم شده!) مبلغ يك ميليون ريال جايزهء نقدي اعطا ميشود!..57-مسئولان پيشنهادِ ميزباني جام جهاني فوتبال را به فيفا ارائه مي دهند!!...58-كلنگِ احداثِ استاديومي در حدّ استانداردهاي جهاني به زمين ميخورد!...59-95 سال بعد،نه دهكدهء المپيك ساخته شده و نه استاديوم جديد و نه بزرگراهِ تهران-شمال!!!...60-به هر حال ما مانده ايم و تنها چيزي هم كه نصيبمان ميشود همين شمارهء شصت است!!!!!!

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام

خییییییییییییلی قشنگ بود
روده بر شدم از خنده !!

موفق باشی

وقتی كسی نوشته‌ای از من بخواند.....

وقتی كسی نوشته‌ای از من بخواند.....

من كيم؟ اينجا كجاست؟!