سه‌شنبه، تیر ۲۵، ۱۳۸۷

اندر كراماتِ دوستِ ما

آقا!،ما يك دوستي داريم كه خيلي پسر خوبيه(به خدا پسره!)،اين بنده خدا مطلب مي نويسه براي يه جاهايي!،يه مدت رفت تو روزنامه شرق،شرق تعطيل شد.رفت روزنامه هم ميهن،هم ميهن لغو امتياز شد!،اين اواخر هم رفت تو روزنامه تهران امروز،تا پاشو گذاشت تو اين روزنامه،بستنش!..كلا اين بنده خدا خيلي قدم خيره!..حالا چرا از اين بيچاره گفتم؟!،الان عرض ميكنم.بنده پيشنهاد ميكنم به آقاي صفارهرندي عزيز! كه از وجود يه همچين موجودِ فرهنگساز و خوش قدمي كه پا به هرجا ميذاره،ايشان رو شاد ميسازه!،استفاده بهينه كرده و اين بدبخت و به استخدامِ خودش در بياره و در ركابِ خودش خفظش كنه!،تا هروقت خواست جايي يا روزنامه اي يا بد خواهي را سركوب كنه،اين رفيقِ مارو بفرسته تا مجبور نباشند دليل يا برهاني به مردم ارايه كنند،اين جوري خودبه خود همه چيز رو قدوم پربركتِ اين دوستِ ما دايورت ميشه!

هیچ نظری موجود نیست:

وقتی كسی نوشته‌ای از من بخواند.....

وقتی كسی نوشته‌ای از من بخواند.....

من كيم؟ اينجا كجاست؟!